زندگی نامه ی و آثار نسیم نیکلاس طالب نکات طلایی از کتاب فریب خورده تصادف نقش پنهان شانس در زندگی

دسته بندي : کالاهای دیجیتال » 🔺پاورپوینت ها

معرفی کتاب فریب خورده تصادف

کتاب فریب خورده تصادف نوشتهٔ نسیم نیکلاس طالب و ترجمهٔ بهروز قیاسی است و انتشارات آریانا قلم آن را منتشر کرده است. موضوع این کتاب نقش پنهان شانس در زندگی و بازار است.

درباره کتاب فریب خورده تصادف

فریب‌خوردۀ تصادف دومین کتابی است که انتشارات آریاناقلم از نسیم نیکلاس طالب ترجمه و منتشر می‌کند. او اکنون، به لطف فضای مجازی در اشاعۀ اندیشه‌هایش، به نویسنده‌ای مطرح و مورد اقبال تبدیل شده است که، در بسیاری از محافلِ کتاب‌خوانی و اندیشه‌ورزی دربارۀ عدم قطعیت و ریسک، تفکرات او یکی از ارکان اصلی گفت‌وگوست و طرفداران خاص خود را دارد.

نسیم طالب عرضۀ بنیان‌های نظام فکری خود را با کتاب حاضر شروع می‌کند و با جستارهای آن خواننده را درمورد مفاهیمی چون ثبات و عدم قطعیت، شانس و موفقیت، ریسک و احتمالات و تصمیم‌گیری به چالش‌های جدی می‌کشد. برای این منظور، او که آشنایی خوبی با ادبیات و فلسفه دارد از بیان طنازانۀ خود کمک می‌گیرد تا مخاطب را هرچه بیشتر درگیر این موضوعات کند. همان‌طور که طالب هم اشاره می‌کند، این کتاب مشخصاً نمی‌خواهد تمام نقش را به شانس اختصاص دهد، بلکه می‌خواهد ما نقش پررنگ آن را در زندگی در نظر بگیریم و با پذیرش این مفاهیم سیستم پادشکننده‌تری داشته باشیم.

تعمیق مطالب این کتاب و سایر کتاب‌های طالب نیازمند ورزشی ذهنی است. به عبارت بهتر، همان‌طور که ورزیدگی بدنی حاصل استمرار در تمرینات ورزشی است، ذهن خواننده نیز باید با به‌کارگیری مستمر آموزه‌های این کتاب ورزیده شود و این کار با یک بار خواندن آن حاصل نمی‌شود. با چند بار خواندن است که ذهن در این مدل اندیشه‌ورزی و نگاه‌کردن به پدیده‌های پیرامون آهسته‌آهسته تبحر می‌یابد و می‌تواند نقش پدیده‌های پنهان و عدم قطعیت را در سیستم‌های مختلف درک کند و احتمالاً کمتر به دام خطاهای معمول و سوگیری‌های رایج بیفتد.

خواندن کتاب فریب خورده تصادف را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند دربارهٔ مفاهیم شانس و عدم قطعیت و ریسک بیشتر بدانند پیشنهاد می‌کنیم. دوستداران کتاب‌های مدیریت و کسب‌وکار نیز از این کتاب بهره خواهند برد.

بخشی از کتاب فریب خورده تصادف

«کرزوس، پادشاه لیدیه، ثروتمندترین مرد زمانۀ خود بود. ضرب‌المثل «پولدار مثل کرزوس» هنوز هم در زبان‌های رومی‌تبار رایج است. می‌گویند روزی سولون، دولتمرد یونانی، که به وقار، متانت، اخلاق‌، تواضع، قناعت، درایت، هوشمندی و شجاعت معروف بود به دیدن او رفت. سولون نه به ثروت و مکنت میزبان توجه نشان داد نه سخنی در تمجید از او بر زبان آورد. کرزوس از بی‌اعتنایی مهمانش دلخور شد و سعی کرد هرطور شده چند جملۀ تمجیدآمیز از زبان او بیرون بکشد. بنابراین از او پرسید آیا تابه‌حال کسی را دیده است که از او خوشبخت‌تر باشد. سولون در پاسخ داستان مردی را تعریف کرد که زندگی شرافتمندانه‌ای داشت و دست آخر نیز در میدان نبرد کشته شد. کرزوس دوباره تلاش کرد. سولون دوباره از قهرمانانی گفت که دیگر زنده نبودند. این ماجرا ادامه پیدا کرد تا جایی که کرزوس، که دیگر کلافه شده بود، مستقیماً از او پرسید چرا او را سعادتمندترین مرد زمانه نمی‌داند. سولون پاسخ داد: «فرازونشیب‌های زندگی به انسان می‌آموزد که فریب وضعیت امروز کسی را نخورد و از سعادت کسی تمجید نکند که ممکن است زندگی‌اش دستخوش تغییر شود، زیرا آینده آبستن حوادث است و تنها کسی را می‌توان سعادتمند دانست که خدایگان سعادتش را تا پایان دنیا تضمین کرده باشند.»

معادل امروزی این اندرز را می‌توان در بیان همان‌قدر فصیح مربی معروف بیسبال یوگی بِرا یافت که این اندرز را از زبان ناب یونانی باستان به انگلیسی همان‌قدر ناب بروکلین برگردانده است: «بازی تا وقتی تمام نشود ادامه دارد»، یا به بیانی کمتر ادیبانه: «نمایش وقتی تمام می‌شود که خانم چاقه آوازش را بخواند.» فارغ از استفادۀ خوب یوگی برا از لهجۀ بومی، جملۀ قصار او این مزیت را دارد که واقعی است. برخلاف ملاقات کرزوس و سولون که محصول خیال‌پردازی تاریخ‌نگاران است، چراکه این دو نفر از نظر زمانی هرگز نمی‌توانستند در یک مکان حضور داشته باشند.

بخش اول کتاب به میزان تغییری می‌پردازد که هر موقعیت‌ ممکن است، در طول زمان، در معرض آن قرار گیرد. اهمیت این موضوع در این است که انسان مستعد فریب خوردن از موقعیت‌هایی است که الهۀ اقبال، فورتونا، دختر اول ژوپیتر، در آنها نقش پررنگی دارد. درواقع، سولون متوجه این نکتۀ ساده بود که آنچه با کمک بخت خوب به دست می‌آید با بخت بد نیز از دست می‌رود (معمولاً سریع و ناگهانی). روی دیگر این سخن، که شایستۀ توجه است (و شاید حتی برای ما اهمیت بیشتری نیز داشته باشد)، این است که آنچه با کمک کمترِ بخت به دست می‌آید در برابر تصادف‌های روزگار مقاوم‌تر است. علاوه‌براین، سولون درکی شهودی از مسئله‌ای داشت که در سه قرن اخیر ذهن دانشمندان را درگیر خود کرده است: مسئلۀ استقرا. در کتاب حاضر این مسئله با نام قوی سیاه یا پیشامد نادر شناخته می‌شود. علاوه‌براین، سولون مسئلۀ مرتبط دیگری را نیز درک می‌کرد، مسئله‌ای که من آن را مسئلۀ چولگی می‌نامم؛ اگر شکست هزینۀ تحمل‌ناپذیری داشته باشد، دیگر تعداد پیروزی‌ها اهمیتی ندارد.

تا یادم نرفته بگویم که داستان کرزوس هنوز تمام نشده است. او بعدها در میدان جنگ از کوروش، پادشاه ایران، شکست خورد، به اسارت درآمد و به اعدام محکوم شد. می‌گویند درست در لحظه‌ای که قصد داشتند او را در آتش بسوزانند فریاد کشیده و (چیزی در این مایه‌ها) گفته است که: «سولون حق با تو بود» (یادمان نرود که این داستان جنبۀ افسانه دارد). می‌گویند کوروش صدای او را می‌شنود و از او دربارۀ معنای حرفش سؤال می‌کند. کرزوس ماجرای اندرز سولون را برای او بازگو می‌کند و کوروش نیز به‌قدری از شنیدن این ماجرا متأثر می‌شود که از کشتن او صرف‌نظر می‌کند؛ شاید به این دلیل که این اندرز باعث شد تا دربارۀ فرازونشیب‌‌های احتمالیِ سرنوشت خودش کمی بیشتر فکر کند. انصافاً آدم‌های آن زمان خیلی فهمیده‌تر بودند.»

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » 🔺پاورپوینت ها

تعداد مشاهده: 1760 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: پاورپوینت

تعداد صفحات: 50

حجم فایل:1,784 کیلوبایت

 قیمت: 55,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل