وحدت وجود در فلسفه

دسته بندي : کالاهای دیجیتال » رشته فلسفه و منطق (آموزش_و_پژوهش)

بخشی از متـنِ ایـن تـحقیـق :

مقدمه

توحيد عرفان به معني وحدت وجود موجود است ،كه براساس آن تنهايك حقيقت وجود واقعي دارد و پديده هاي دگر همه مظاهر و تعنيات آن حقيقت اند و با اين حساب بايد همه چيز خدا ، و خدا همه چيز بوده باشد . عارف كسي است كه حق را درهمه چيز مي بيند بلكه آن را عين همه چيز مي داند و نيز عارف معتقد است جهان و هرچه در اوست الوهي است .
درمكتب عرفان عشق و جذبه نيروي حاكم بر همه عناصر واجزاء جهان است و همين جاذبه عشق ساري غير مرئي است كه عالم هستي را زنده و برنا نگه داشته و سلسله موجودات را به هم پيوسته است به طوريكه اگر در اين پيوستگي و به هم بستگي سستي و خللي روي دهد رشته هستي گسيخته خواهد شد و قوام ودوام از نظام عالم وجود رخت برخواهد بست .
دور گردن ها ز موج عشق دان گر نبودي عشق بفسردي جهان
كي جمادي محو گشتي ، در نبات كي فداي روح گشتي ، ناميات
براي بيان اين عشق تنها مي توان اين عبارت را بيان كرد
گفتم دل و جان برسركارت كردم هرچيزكه داشتم نثارت كردم
گفتا ، توكه باشي كه كني يا نكني اين من بودم كه بيقرارت كردم
عرفا نسبت به پيروان اديان و مذاهب ديگر هميشه به ديده اغماض مي نگريستند و معتقد بودند كه معني يكي است هرچند كه عبارتهامختلف باشند و جانانه كعبه و بتخانه يكي است و حرم و دير سبحه و پيمانه چندان فرقي ندارند در صورتي كه اهل هر دين و مذهب يكي از اساسي ترين مسائل اعتقادي اش حقانيت دين و مذهب خاص خود و بطلان تمام اديان و مذاهب ديگربود .
ابن عربي از عرفاي قرن 6* مي گويد «‌مبادا كه تنها بعقيده اي خاص پايبند بوده و عقايد ديگر را كفر بداني كه در اين صورت زيان مي بري و بلكه علم به حيقيقت مسئله را از دست خواهي داد پس باطن خود را هيولا و ماده تمامي صورتهاي اعتقادي بگردان از آن جهت كه خداي تعالي برترو والاتر از آن است كه در انحصار عقيده خاص واقع شود.»
عرفان نيز نميتوانسته از تأثير اسلام بركنار باشد در واقع زندگي و حالات و كمالات ومناجات رسول اكرم سرشار از شور و هيجان معنوي و مملو از بشارات عرفاني است . دعاهاي رسول اكرم (ص) فراوان مورد استشهاد و استناد عرفا قرارگرفته است .
امير المومنين علي(ع) كه اكثريت قريب به اتفاق اهل عرفاو تصوف سلسله هاي خود را به ايشان مي رسانند كلماتش الهام بخش معنويت و معرفت است .
دعاهاي اسلامي مخصوصاً دعاهاي شيعي گنجينه اي از معارف اسلامي است از قبيل دعاي كميل ، دعاي ابو حمزة‌ثمالي ، مناجات شعبانيه ، دعاهاي صحيفه سجاديه عاليترين انديشه هاي معنوي در اين دعاها است .آيا با وجود اين همه منابع جاي اين است كه ما در جستجوي يك منبع خارجي باشيم ؟ مستشرقين در جستجوي منبعي غير از اسلام هستند كه الهام بخش معنويت هاي عرفاني باشد و درياي عظيم را ناديده مي گيرند .
در نهايت به بررسي اجمالي موارد زير مي پردازيم
1. علم عرفان
2. بررسي ارزش و اصالت عرفان اسلامي
3. ارتباط تصوف و اسلام*
4. ارتباط تصوف و عرفان اسلامي

 

عرفان و تصوف
يكي از علومي كه در دامن فرهنگ اسلامي زاده شد و رشد يافت . تكامل پيدا كرد علم عرفان است . درباره عرفان از دو جنبه مي توان بحث و تحقيق كرد : يكي از جنبه اجتماعي و ديگر از جنبه فرهنگي .
عرفان با ساير طبقات فرهنگي اسلامي از قبيل مفسرين . محدثين فقها ، متكلمين ، فلاسفه ادبا . شعرا … يك تفاوت مهم دارند و آن اينكه علاوه بر اينكه يك طبقه فرهنگي هستند و علمي به نام عرفان بوجود آوردند و دانشمندان بزرگي در ميان آنها ظهور كردند و كتب مهمي تاليف كردند . يك فرقه اجتماعي در جهان اسلام بوجود آوردند با مختصاتي مخصوص به خود . بر خلاف ساير طبقات فرهنگي از قبيل فقها و حكما و غيره كه صرفا طبقه اي فرهنگي هستند و يك فرقه مجزا از يكديگر به شمار نمي روند .
اهل عرفان هر گاه با عنوان فرهنگي ياد شوند با عنوان « عرفا » و هر گاه با عنوان اجتماعي شا ن ياد شوند غالبا با عنوان « متصوفه » ياد مي شوند .
عرفا و متصوفه هر چند يك انشعاب مذهبي دراسلام تلقي نمي شوند و خود نيز مدعي چنين انشعابي نيستند و در همه فرق و مذاهب اسلامي حضور دارند ، در عين حال يك گروه وابسته و بهم پيوسته اجتماعي هستند . يك سلسله افكار و انديشه ها و حتي آداب مخصوص در معاشرتها و لباس پوشيدنها و احيانا آرايش سر و صورت و سكوت در خانقاهها و غيره به آنها به عنوان يك فرقه مخصوص فرهنگي و اجتماعي رنگ مخصوص داده و مي دهد .
البته همواره - خصوصا در ميان شيعه - عرفايي بوده و هستند كه هيچ امتياز ظاهري با ديگران ندارند و در عين حال عميقا اهل سير و سلوك عرفاني مي باشند . و در حقيقت عرفاني حقيقي اين طبقه اند ، نه گروههايي كه صدها اداب از خود ايجاد كرده و بدعتها ايجاد كرده اند .
ما دراين درسها كه درباره كليات علوم اسلامي بحث مي كنيم به جنبه تصوف عرفان كاري نداريم ، فقط از جنبه فرهنگي وارد بحث مي شويم ، يعني به عرفان به عنوان يك علم و يك شاخه از شاخه هاي فرهنگ اسلامي نظر داريم نه به عنوان يك روش و طريقه كه فرقه اجتماعي پيرو آن هستند .
اگر بخواهيم از جنبه اجتماعي وارد بحث شويم ناچار بايد اين فرقه را از نظر علل و منشا و از نظر نقش مثبت و منفي ، مفيد يا مضري كه در جامعه اسلامي داشته است . فعل و انفعالهايي كه ميان اين فرقه را از نظر علل و منشا و از نظر نقش مثبت و منفي ، مفيد يا مضري كگه در جامعه اسلامي داشته است فعل و انفعالهايي كه ميان اين فرقه و ساير فرق اسلامي رخ داده است رنگي به معارف ا سلامي داده است ، تاثيري كه در نشر اسلام در جهان داشته است مورد بحث قرار دهيم . ما فعلا به اين مطالاب كاري نداريم . بحث ما فقط درباره عرفان به عنوان يك علم و يك بخش فرهنگي است .
عرفان به عنوان يك دستگاه علمي و فرهنگي داراي دو بخش است : بخش عملي و بخش نظري .
بخش عملي عبارت است از ”ان قسمت كه روابط و وظايف انسان را با خودش و با جهان و با خدا بيان مي كند و توضيح مي دهد .
عرفان در اين بخش ماننند اخلاق است ، يعني يك علم عملي است با تفاوتي كه بعدا بيان مي شود .
اين بخش از عرفان علم « سير و سلوك » ناميده مي شود . در اين بخش از عرفان توضيح داده مي شود كه « سالك » براي اينكه به قله انسانيت يعني توحيد برسد از كجا بايد آغاز كند و چه منازل و مراحلي را بايد طي كند و در منازل بين راه چه احوالي براي او رخ دهد و چه .ارداتي بر او وارد مي شود و البته همه اين مراحل و منازل بايد با اشراف و مراقبتهاي يك انسان كامل و پخته كه قبلا اين راه را طي كرده و از رسم و راه منزلتها ، آگاه است صورت گيريد و اگر همت انسان كاملي بدرقه راه نباشد خطر گمراهي است . ...

تـوضـیـحــاتِ فـایــل :

- این فایل با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

- تعداد صفحات : 132

- قابل ارائه و مناسب بعنوان تحقیق کلاسی

دسته بندی: کالاهای دیجیتال » رشته فلسفه و منطق (آموزش_و_پژوهش)

تعداد مشاهده: 6341 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: word

تعداد صفحات: 132

حجم فایل:66 کیلوبایت

 قیمت: 65,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل