فایل ترجمه شده تاثير8 هفته ورزش استقامتي عضلاني عصبي ديناميك برعملكرد و كيفيت زندگي سكته ناقص كرده
دسته بندي :
🔺ترجمه و تحقیق »
رشته پزشکی (مقالات_و_تحقیقات)
عنوان انگلیسی مقاله:
The Effect of 8 Weeks of Dynamic Neuromuscular Stability (DNS) Exercises on the Performance and Quality of Men and Women's Life with Apoplexy (Stroke)
مشاهده اصل مقاله: كليك كنيد ، كليك كنيد
عنوان فارسی مقاله:
تأثير 8 هفته ورزشهاي استقامتي عضلاني عصبي ديناميك (DNS) بر عملكرد و كيفيت زندگي زنان و مردان دچار آپوپلكسي (حمله سكته ناقص)
سال: 2018. عنوان سايت منتشركننده مقاله: Egypt.
عنوان مجله: Egyptian Academic Journal of Biological Sciences
وضعيت ترجمه : عالي (جداول و عكسها ترجمه نشده و مقداري مطالب خلاصه شده است)
تعداد صفحات انگليسي: 12 ضفحه تعداد صفحات فارسي: 14 صقحه
Introduction: The instability in movement is one of the most important disorders after stroke. Dynamic Neuromuscular Stability (DNS) exercises can rebuild movement patterns and create postural stability, gravity overcoming, and rising up in these patients by simulating and recalling the growth patterns of a healthy baby in people with neuromuscular issues.
Methodology: The present research is semi-experimental with random sampling. Thirty patients with stroke were randomly divided into two experimental (n = 15) and control (n = 15) groups based on their inclusion criteria. The quality of life (SF-36) and performance (Berg Balance Scale (BBS) Test) of samples were measured. DNS exercises were performed in the experimental group for 8 weeks (three sessions per week). The control group did not do the exercises and continued their daily routine activities. The posttest was repeated after eight weeks, similar to the pre-test.
Results: There was a significant improvement in performance of samples and some indicators of quality of life (role disorder due to physical health, energy and fatigue, emotional well-being and pain). There was no significant difference in other indicators of quality of life (physical function, role disorder due to emotional health, social function and general health). Discussion and conclusion: DNS exercises were caused an improvement in the performance and quality of life of patients with stroke by calling the motor developmental patterns of healthy infants from birth to one year of age.
چكيده
مقدمه: ناپايداري در حركت يكي از مهمترين اختلالات بعد از سكته است. ورزشهاي استقامتي عضلهاي عصبي ديناميك (DNS) ميتواند الگوهاي حركتي از بازسازي كرده و پايداري را در طرز ايستادن به وجود آورده و غلبه بر گرانش و بلندشدن در اين بيماران را از طريق تحريك و بازتواني الگوهاي رشد يك كودك سالم را در افرادي كه داراي عوارض عضلهاي عصبي هستند بهبود بخشد.
روششناسي: اين تحقيق يك تحقيق نيمهتجربي با استفاده از نمونهبرداري تصادفي است. 30 بيمار كه سكته كرده بودند به صورت تصادفي انتخاب شدند و به دو گروه تجربي (15 = n) و كنترل (15 = n) تقسيم شدند كه اين تقسيمبندي بر اساس ضوابط مربوط به گروهبندي انجام گرفت. كيفيت زندگي (SF-36) و عملكرد (مقياس تعادل برگ (آزمون BBS) نمونهها اندازهگيري شد. ورزشهاي DNS در گروه تجربي به مدت 8 هفته انجام گرفت (هر هفته سه جلسه). گروه كنترل و ورزشها را انجام ندادند و به فعاليتهاي روزانهشان ادامه دادند. پس از اين 8 هفته آزمايش مشابه با آزمايش قبل از ورزشها انجام گرفت.
نتايج: بهبود قابل توجهي در عملكرد نمونهها و برخي شاخصهاي كيفيت زندگي (اختلال نقش به خاطر سلامت جسمي، انرژي و خستگي، سلامت رواني و درد) مشاهده شد. تفاوت قابل توجهي در شاخصهاي ديگر كيفيت زندگي (مثل عملكرد جسمي، اختلال نقش به خاطر سلامت احساسي، عملكرد اجتماعي و سلامت عمومي) مشاهده نشد.
مباحث و نتيجهگيري: ورزشهاي DNS بهبودهايي را در عملكرد و كيفيت زندگي بيماراني كه دچار سكته شده بودند به وجود آورد و اين بهبودها به خاطر بازتواني الگوهاي توسعه حركتي نوزادان سالم از زمان تولد تا يك سالگي بود.
مقدمه
مشكلات حركتي يكي از مهمترين علائم آسيب مغزي در بيماراني است كه دچار سكته شدهاند. رايجترين و شايعترين اختلال سكته بيحسي نصف بدن (هميپلجي) است. شدت و نوع اين اختلال به مكان و ميزان ضايعه بستگي دارد. ناپايداري در ايستادن و افتادن يكي از شايعترين مشكلات در بيماراني است كه دچار سكته شدهاند. علت اصلي افتادن در اين بيماران اختلال در پايداري در ايستادن است. شكستگيها، بيماري، مرگ، ضررهاي مالي بزرگ و مشكلات اجتماعي از علائم افتادن اين بيماران است.
ورزشهاي DNS براساس اصول نيروهاي حركتي رشد طراحي شدهاند. طبق تئوري نيروهاي حركتي رشد، الگوي رشد فعاليت حركتي انسان در كودكي به صورت ژنتيكي از قبل تعيين شده و قابل پيشبيني است. اين الگو يا برنامه حركتي در سيستم عصبي مركزي رشد كرده و كودك را قادر ميسازد تا حالت و وضعيت بدنش را كنترل كند و به حالت پايدار برسد و بر جاذبه زمين غلبه كند و از طريق فعاليت ماهيچهاي حركات مورد نظرش را انجام دهد. مبناي تمرينات DNS براساس وضعيتهاي كودك سالم و الگوهاي حركتي آن است. هر تمرين بايد از يك سري اصول پيروي كند كه شامل اين موارد است:
- الگوي تنفسي مناسب و تنظيم فشار درون شكمي است.
- پايداري شكمي در حركات ديناميك
- اطمينان از چگونگي و وضعيت نرمال مفاصل.
در اين تمرينات مقاومت و بار ورزش بايد بر اساس ميزان توانايي افراد تعيين شود و نهايتاً آخرين استراتژي ورزشهاي DNS، تمرين و ورزش كردن مغز است كه از طريق راهنمايي فرد با هدف ايجاد كنترل مركزي، ايجاد پايداري و كيفيت مطوب حركت انجام ميشود.
روششناسي:
اين پژوهش با استفاده از روش نيمه تجربي با ماهيت عملي و هدفمند انجام گرفته است. جامعه آماري شامل تمام بيماراني است كه دچار سكته شدهاند و به كلينيك باز توانايي مهر در كرج مراجعه كردهاند. نمونه پژوهش شامل 30 بيمار (15 مرد و 15 زن) است كه دچار سكته ايزكمي شده و به كلينيك مراجعه كردهاند و پزشك بيماري غيرمسري آنها را تأكيد كرده است. پس از انتخاب نمونهها بر اساس ضوابط مربوط به تحقيق، آنها به دو گروه ورزش و كنترل تقسيمبندي شدند يعني 15 نفر در گروه وزش و 15 نفر در گروه كنترل. براي اينكه اين نمونهها وارد پژوهش شوند بايد شرايط يكساني دانسته باشند. مثلاً حداقل يك سال از سكتهشان گذشته باشد، ناتواني پايين يا متوسط، عدم عود بيماري در طول 4 هفته گذشته، وجود علائم حياتي در بيمار.
نتايج
توصيف ويژگيهاي فردي نمونهها شامل سن، قد، وزن و شاخص جرم بدني آنها در جدول 1 ارائه شده است. مقايسه درون گروهي ابعاد كيفيت زندگي نمونهها در دو گروه كنترل و ورزش با استفاده از آزمون t همبسته بدست آمده كه در جدول 2 ارائه شده است. مقايسه درون گروهي پيش تست و پس تست نشان داده است كه هيچ تغييرات قابل توجهي در ابعاد كيفيت زندگي نمونهها در متغيرهاي عملكرد جسمي، اختلال نقش ناشي از سلامت رواني، عملكرد اجتماعي و سلامت عمومي مشاهده نشد. ولي در ابعاد ديگر كيفيت زندگي مثل اختلال نقش ناشي از سلامت جسماني، انرژي، سلامت رواني و درد ميزان فاصله اعداد 95% بود.