دانلود تحقیق بررسی آزادی فرهنگی
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته علوم تربیتی (آموزش_و_پژوهش)
دانلود تحقیق آزادی فرهنگی ۱۳۰ ص فرمت Word
مقدمه
چرا بايد آزادي فرهنگي مورد حمايت حقوقي واقع شوند؟
اين نخستين و اصليترين پرسش پايهگذار نوشتار حاضر است كه تلاش براي شرح و بسط و نيز يافتن پاسخي متناسب با آن، بندبند و بخش بخش اين نوشته را شكل ميدهد: اهميت آزاديهاي فرهنگي بر چه مبنايي استوار است كه آنرا شايستة تضمين و تامين حقوقي مينمايد، چه مبنايي اين آزاديها را به قلمرو جاودان آزاديهاي اساسي وارد ميكند و چرا اين آزاديها به عنوان مسالهاي براي نظام حقوق اساسي و در بطن آن مطرح ميشوند؟ بنابراين پرسش از اهميت و جايگاه آزادي هاي فرهنگي، مساله اساسي اين نوشتار است با ابتناء بر اين پيش فرض كه اساس اهميت آزاديهاي فرهنگي را مي توان در دو مبناي ارزش جستجو كرد: نخست در خود ارزش ذاتي آزاديهاي فرهنگي و ديگري در ارزش كاركردي آن يعني ارزشي كه براي ديگر مقولهها دارد كه اين مقولهها عبارتند از «حوزة عمومي» و حقوق اساسي، و اين ارزش ها مبناي اهميت صيانت از آزاديهاي فرهنگي قرار ميگيرند. از اين روي پرسش اصلي، خود به سه پرسش ديگر تقسيم ميشود:
پرسش نخست از ارزش ذاتي آزاديهاي فرهنگي است و اينكه اساساً آزاديهاي فرهنگي چه سرشتي دارند و چه مبناي نظري پشتيبان آنهاست، در چه چهارچوبي جاي ميگيرند و آيا در اصل چهارچوبي به نام «آزاديهاي فرهنگي» وجود دارد؟ فرهنگي بودن اين آزاديها به چه معناي و اساساً ارتباط ميان فرهنگ و حقوق اساسي چه ميتواند باشد؟ فرهنگ كه عرصهاي گسترده، باز و بي مرز در علوم انساني است و حقوق اساسي كه عرصة قطعيت حقوقي. فرهنگ كه عرصه معناست و حقوق اساسي كه عرصة شكل و چهارچوب، اما در اصل، انگيزه اصلي اين پرسش از آزاديهاي فرهنگي چگونه شكل يافت و چگونه اين آزاديها به عنوان يك «مساله» مطرح گشتند؟ رابطه ميان مردم و حكومت در بخش فرهنگ جامعه چه ميتواند باشد وحقوق اساسي چگونه اين رابطه را تنظيم ميكند؟ اين آزاديها در كدام دسته از نسلهاي آزاديهاي بشر قرار ميگيرند و آيا مقولهاي به نام «حق فرهنگي» قابل تصور است؟ سرانجام اينكه كه امين آزاديها، فرهنگي محسوب ميشوند و به چه كار ميآيند؟
در پرسشهاي دوم و سوم، قسمت دوم پاسخ است كه شكل ميگيرد يعني ارزش كاركردي آزاديهاي فرهنگي براي دو مقوله حوزه عمومي و حقوق اساسي با اين پيش فرضي كه آزاديهاي فرهنگي ارزش و اهميتي اساسي براي پويايي اين دو مقوله دارند. پرسش دوم در مقام مطرح نمودن ارزش ارتباطي و همبستگيساز آزاديهاي فرهنگي اين مساله را پيش ميكشد كه اين آزاديها چگونه اهميت خود را در جريان زندگي اجتماعي كنوني باز مي نمايانند. با اين ديد كه آزاديهاي فرهنگي عنصر مقاوم هر گونه نظام ارتباطي و مشاركتي ميباشند، اين پرسش مطرح ميشود كه چگونه ميتوان اين نظام ارتباي و مشاركتي جامعه را برخوردار از آزاديهاي فرهنگي ساخت و به واقع چگونه ميتوان اين آزاديها را در بستر جامعه عملي و محقق نمود؟ آيا حوزه عمومي ميتواند كارآيي چنين بستري را داسته باشد و هيچ امكانات عيني و عملي براي جاري نمودن اين آزاديها در ساختار خود سراغ دارد؟ اساساً سرشت و ساختار اين حوزه در چيست و ارتباط با آن فرهنگ جامعه بر چه محوري ميچرخد؟
چه قالب دستوري ميتواند براي بهرهمندي حوزه عمومي از آزاديها فرهنگي مدون گردد و چه سازو كارهايي براي اعمال اين آزاديها بوسيله مردم در حوزه عمومي مورد نياز هستند؟