تحقيق زمينه ها و علل شكل گيري انقلاب مشروطه ايران و ديدگاه امام خميني در ارتباط با آن
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته علوم سیاسی (آموزش_و_پژوهش)
چكيده 2
مقدمه. 2
1- تعريف... 3
2. جريانشناسي دوران مشروطيت... 3
3. بيان مسئله. 5
- طبقه حاكم. 8
- ايلات و عشاير. 9
- روستاييان. 9
- شهرنشينان. 10
- روند حوادث.. 13
4. ماهيت مشروطه در نهضت مشروطيت... 17
5. مشروطه از ديدگاه امام خميني (ره) 19
امام و تحلیل نقش روحانیت در نهضتهای سده اخیر. 20
نقش بازدارندهٔ انحراف مشروطيت در شکلگيري انقلاب اسلامي.. 23
نتيجهگيري.. 25
منابع. 27
چكيده
در تاريخ اخير ايران، چندين جنبش و حرکت اجتماعي رخ داد که منشأ تحولات در ساختار حکومتي و نيز جامعهٔ ايران گرديد. از آن جمله ميتوان به نهضت مشروطه اشاره کرد که در ابتدا به هدف مبارزه با ديکتاتوري شکل گرفت، اما در ادامه مسيري را پيمود.
که بسياري از پيشگامان آن نهضت را از عمل خود پشيمان ساخت؛ چراکه از نظر آنان ديكتاتوري نه تنها با اين جنبش، از جامعهٔ ايران رخت بر نبست، بلکه همين نهضت، بهانهاي براي تشکيل حکومتهاي مستبد ديگري در ايران گرديد. لذا بررسي اين جنبش ميتواند منشأ برخي حرکتهاي اجتماعيِ بعدي را نشان دهد و در همين راستا به ادعاي کساني پرداخته خواهد شد که معتقدند جنبش مشروطه يکي از زمينههاي شکلگيري انقلاب اسلامي بوده است. در اين تحقيق ابتدا منشأ و پيدايش اين نهضت بيان شده و سپس به جريان شناسي، زمينهها و علل شكيگيري آن پرداخته شده است و در آخر نيز ديدگاه امام خميني (ره) نسبت به اين واقعه تاريخي آمده است.
مقدمه
انقلاب مشروطه ايران يكي از نقاط عطف تاريخ اين سرزمين كهن مي باشد كه در اوايل قرن بيستم و در شرايط تاريخي بسيار حساسي اتفاق افتاد. بواقع با توجه به برهه خاص تاريخي آن زمان و نيز عوامل متعدد اجتماعي، اقتصادي، تاريخي و سياسي اين جنبش شكل گرفت، به پيش رفت و سرانجام پس از مدت زماني و همراه با بدست آوردن نتايجي فروكش كرد. با اين حال اين رخداد تاثير بسيار زيادي بر تاريخ پس از خود داشت.
1- تعريف
واژهٔ «مشروطه» صفتي است که موصوف آن حذف شده است؛ لذا در ابتدا صفت براي سلطنت تلقي ميشد، ليکن پس از مدتي اختلافي در اين زمينه به وجود آمد. روحانيون و علما مراد از مشروطه را مشروط بودن به احکام اسلام ميدانستند، اما غربزدگان مراد از مشروطه را مشروط به رأي و خواست مردم ميپنداشتند.
2. جريانشناسي دوران مشروطيت
آغاز مشروطيت، در واقع، آغاز گسترش ارتباط فرهنگي ايران و غرب بود و شعارهايي چون آزادي و دموکراسي، به عنوان سوغات غرب به بسياري از نقاط دنيا، از جمله ايران فرستاده ميشد. شعار دموکراسي در ايران هم مانند بسياري از کشورهاي ديگر، مقبوليت عام يافت. علت آن نيز در کتابهاي تاريخي که جريان مشروطيت را بررسي کردهاند قابل کشف و پيگيري است و پرداختن تام و کامل به تمام علل از حوصلهٔ اين نوشتار خارج است. اما با شناخت گروهها و جريانات فعال در آن زمان ميتوان برخي از آنها را شناسايي نمود.
3. بيان مسئله
به منظور بررسي دقيقتر علل شكل گيري جنبش مشروطه خواهي لازم است كه شرايط سياسي، اجتماعي و اقتصادي ايران در آن برهه كاملتر مورد موشكافي قرار گيرد.
- طبقه حاكم
شاه و شاهزادگان، درباريان، اشراف و ملوك الطوايف و خوانين قسمت اصلي طبقه حاكم را در دوران قاجار تشكيل مي دادند. اين طبقه بخش اعظم درآمد خود را از طريق ماليات، بهره مالكانه، اجاره و فروش اراضي در كنار سود حاصل از محصولات اراضي خود تامين مي نمود.
- ايلات و عشاير
ايلات و عشاير بخشي كه از جمعيت كشور را تشكيل مي دادند به چهار گروه عمده تقسيم مي شدند: 1- تركها از نسل تركمن ها و تاتارها 2- عربها 3- بلوچ ها و 4- لك ها كه خود مركب از دو قوميت لر و كرد شامل بختياري ها و ممسني ها بودند. مهمترين ايلات و عشاير كه داراي اصالت كاملا ايراني بودند بختياري ها و دسته چهارم بودند و پر نفوذترين ايلات تركها بودند كه در شمال و شمال غربي ايران زندگي مي كردند و سلسله قاجار نيز كه خود حاكم بر كشور بود از جمله آنها بود.
- روستاييان
در دوره قاجار پنج نوع زمين وجود داشت:
- املاك شاه و درباريان
- املاك خالصه يا دولتي
- املاك موقوفه يا متعلق به موسسات مذهبي
- املاك اربابي متعلق به اشراف، ملاكان بزرگ، بازرگانان و روحانيون شهرنشين
- اراضي كوچك متعلق به خرده ملاكان.
- شهرنشينان
مناسبات شهري در كشور نيز كاملا قرون وسطايي بود و همانطور كه در قسمت مربوط به عوامل فكري- فرهنگي اشاره شد با حضور موجي از فرنگ رفته ها و نيز تاسيس مدارس به سبك جديد و انتشار روزنامه ها كم كم جلوه هايي از مدرنيسم به ايران وارد مي شد با اين حال بخش اعظمي از مردم بي سواد بوده و در مناسبات خود كاملا سنتي بودند.
- روند حوادث
با مرگ ناصرالدين شاه اوضاع كشور دچار آشفتگي و وخامت شديدي شد. مظفرالدين شاه كه به پادشاهي رسيده بود مردي معتدل و بيمار بود كه خود نيز بويژه پس از سفرهايش به اروپا خواهان انجام اصلاحاتي بود. وي اين خواسته را با بركناري امين السلطان كه بسيار منفور بود و جانشيني امين الدوله نشان داد. با اين حال بواسطه نياز شديد دربار به پول و عدم توانايي امين الدوله در تامين آن، مظفرالدين شاه امين السلطان را مجددا به عنوان صدراعظم منصوب نمود. امين السلطان دو وام بزرگ از روس ها دريافت نمود. در وام نخست، ايران متعهد شد كه كليه بدهي هاي خود به انگلستان را پرداخته و ديگر بدون اجازه روسيه از كشوري وام نگيرد. در وام دوم نيز، رو ها از امتيازات فراوان اقتصادي متنعم شدند
در تبريز بيش از ساير شهرهاي كشور بود تحركي به مجلس دادند. لذا اين قضيه منجر به خواسته هاي نمايندگان از شاه شد كه اهم آنها عبارتند از:
1- صدور دستخطي مبني برمشروطه تام بودن دولت ايران از سوي شاه.
2- لزوم تشكيل وزارتخانه هاي جديد منوط به امضاي مجلس.
3- برقراي انجمن هاي ايالتي و ولايتي.
4- عزل مسيو نوز و مسيو پريم و نيز توقيف لاورس رييس گمركخانه تبريز.
5- عزل ساعدالملك.
4. ماهيت مشروطه در نهضت مشروطيت
واژه مشروطه صفتى است كه موصوفش حذف شده است. در ابتدا مشروطه به عنوان صفتى براى سلطنت مطرح مىشد. در فلسفه سياسى نيز در بحث اقسام حكومت وقتى سخن از مشروطه به ميان ميآمد، مراد از آن سلطنت مشروطه در مقابل سلطنت مطلقه بود. در آن هنگام بحث بر سر اين نبود كه سلطنت وجود داشته باشد يا خير بلكه فرض بر اين بود كه سلطنتى هست و كلام در اين است كه آيا اين سلطنت، مطلق باشد يا مشروط. در آغاز نهضت مشروطه، كسانى كه قاطبه مردم را تشكيل مىدادند و متدینان نیز از جملهٔ آنها بودند، وقتى مشروطه را بر زبان ميآوردند مرادشان نفي سلطنت مطلقه بود و معتقد بودند که سلطان نبايد مطلقالعنان باشد و هرچه مىخواهد عمل كند.
5. مشروطه از ديدگاه امام خميني (ره)
گرچه حضرت امام پیرامون بسیاری از مسائل دوره اخیر اظهار نظر فرمودهاند اما ما تنها به آنچه که پیرامون مشروطه و احیانا نهضت تنباکو بیان شده میپردازیم. از آنجا که ممکن است عنوان فوق قدری ابهام داشته باشد لازم است مطلبی را مقدمتاً بیان کنیم:
ممکن است اظهار شود که اصولا بیان تاریخ در گرو نقل اسناد و مدارک تاریخی بوده و بیان نگرش فردی که خود نه به عنوان یک مورخ رسمی بلکه تنها به عنوان متفکر و روحانی دین مطرح است نمیتواند مشکلی را حل کند پس چه لزومی در بیان این نظرات وجود دارد؟
امام و تحلیل نقش روحانیت در نهضتهای سده اخیر
در واقع اگر بنا باشد تاریخ معاصر نوشته شود به عنان اولین عامل باید سخن از روحانیت به میان آید، روحانیتی که پرچم دار این نهضت ها و همیشه در تحریک و بسیج مردم نقش اول را دارا بوده است. این تجربهای است که هر کس اندکی در آن تردید کند یقینا فاقد یک نگرش اصیل تاریخی است. البته این به معنای نفی نقش دیگران به صورت مثبت یا منفی نیست.
نقش بازدارندهٔ انحراف مشروطيت در شکلگيري انقلاب اسلامي
امام خمينى(رحمه الله) در مسير حركت سياسى خود، با مشكلاتى که برخي از آن از نهضت مشروطيت به ارث رسيده بود، مواجه بود. بعد از تحولات و انحرافاتي كه در جريان مشروطيت به وجود آمد، يك حالت دلسردى و سرخوردگى در روحانيت پديد آمد و حتي براى بعضى از آنان حالت پشيمانى به وجود آمده بود. اين امر باعث شد بسيارى از علمايى كه در گوشه و كنار و در حاشيه بودند و در متن فعاليتهاى سياسى، حال چه به عنوان موافق و يا به عنوان مخالف، حضور نداشتند، اين نتيجه سلبى را گرفتند كه ديگر حركتى مقدستر، روشنتر و قوىتر از نهضت مشروطيتى كه به دست شخصيتها و مراجع بزرگ آن زمان به وجود آمد، صورت نميگيرد. نتيجهٔ آن حرکت آن شد که امثال شيخ فضلاللهها بر دار رفتند و افرادي همچون تقيزادهها مسير را منحرف كردند.
نتيجهگيري
1. نهضت مشروطهٔ ايران، از جمله حرکتهاي اجتماعي است که داراي آثار و پيامدهاي بعدي بوده و توانسته است در حرکتهاي اجتماعي بعد از خود نقش ايفا کند، هرچند که اين نقش ممکن است نقشي بازدارنده باشد.
2. قيام تحريم تنباكو، مقاومت در برابر امتيازات و قراردادهاي استعماري، نارساييهاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي، و فزونطلبيها و ستمكاريهاي دولتمردان قاجار موجب قيام روحانيت و ملّت، و درخواست تأسيس عدالتخانه براي جلوگيري از بيدادگريهاي حكومت عليه مردم گرديد.
منابع
1. ابوالحسني (منذر)، علي، انديشهٔ سبز، زندگي سرخ؛ زمان و زندگي شيخ فضلالله نوري، تهران: نشر عبرت، چ1، 1380.
2. دواني، علي، نهضت روحانيون ايران، ج 1 و2، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، چ2، 1377.
3. عاقلي، باقر، روزشمار تاريخ ايران از مشروطه تا انقلاب اسلامي، ج1، تهران: نشر گفتار، چ2، 1372.
4. مدني، سيد جلالالدين، تاريخ سياسي معاصر ايران، ج1، قم: دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعهٔ مدرسين حوزهٔ علميهٔ قم،چ3، [بيتا].
5. نجفي، موسي، جريانشناسي و فلسفهٔ سياسي در تاريخ معاصر ايران، مشهد: دفتر فرهنگي و امور دانشجويي دانشگاه علوم اسلامي رضوي، چ1، 1379.