مبانی نظری وپیشینه تحقیق تحلیل پوششی داده ها
دسته بندي :
کالاهای دیجیتال »
رشته علوم تربیتی (آموزش_و_پژوهش)
جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
تحلیل پوششی داده ها
تلاش برای تابعی کردن رابطه بین نهاده ها ستاده ها و تعیین حداکثر ستاده قابل حصول از نهاده ها، منجر به طرح توابع تولید پارامتری در سیر مطالعات اقتصادی گردید. توابعی مانند کاب-داگلاس، لیون تیف، کششی ثابت و ... در نظریه های اقتصاد خرد با این انگیزه ایجاد شدهاند. پیش فرض تابعی در عمل به دلیل پیچیدگی تبدیل نهادههای متفاوت به ستادههای نامتجانس و مختلف به خصوص با پیچیدگی نقش عوامل
جدید، در سازمانهای کنونی غیرعملی به نظر میرسد(فارسیجانی و آرمان و حسین بیگی و جلیلی، 1390).
یکی از روشهای غیرپارامتری، جهت اندازهگیری کارائی و بهرهوری واحدهای اقتصادی، روش تحلیل پوششی داده ها است که اولین بار بنکر، چارنز و کوپر در سال 1974، مفاهیم و مدلCCR را ارائه دادند. در واقع تحلیل پوششی دادهها یک مدل برنامهریزی خطی برای دادههای مشاهده شده میباشد که روش جدیدی برای تخمین تجربی مرز کارایی را فراهم میکند. منظور از DMU واحد سازمانی یا یک سازمان مجزاست که توسط فردی به نام مدیر یا رئیس و یا مسئول اداره میشود به شرط آنکه آن سازمان دارای فرایند سیستمی باشد بعنی تعداد عوامل تولید به کار گرفته تا تعدادی محصول به دست آید. ماهیت تجربی و نداشتن مفروضات دست و پاگیر، سبب استفاده از تحلیل پوششی دادهها در تخمین مرز کارایی است(حمزه پور و محمدی، 1391).
تحلیل پوششی داده ها یک روش برنامه ریزی ریاضی برای ارزیابی کارایی واحدهای تصمیمگیرنده است که چندین ورودی و چندین خروجی دارند. اندازهگیری کارایی به دلیل اهمیت آن در ارزیابی عملکرد یک شرکت یا سازمان همواره مورد توجه محققین قرار داشته است(خواجوی و همکاران ، 1384). در واقع تحليل پوششي دادهها، مفهومي از محاسبة ارزيابي سطوح كارايي در داخل يك گروه از سازمان را نشان ميدهد كه كارايي هر واحد در مقايسه با تعدادي از واحدها كه داراي بيشترين عملكرد هستند محاسبه ميشود(Matrin &Kocher&Sutter., 2000). اين تكنيك، مبتني بر رويكرد برنامهريزي خطي است كه هدف اصليآن ، مقايسه و سنجشكارايي تعدادي از واحدهاي تصميمگيرندة مشابه است كه تعداد وروديهاي مصرفي و خروجيهاي توليدي متفاوتي دارند. اين واحدها ميتوانند شعب يك بانك، مدارس، بيمارستانها، پالايشگاهها، نيروگاههاي برق، ادارات تحت پوشش يك وزارتخانه ويا كارخانههای متشابه باشند. منظور از مقايسه و سنجش كارايي نيز اين است كه يك واحد تصميمگيرنده در مقایسه با ساير واحدهاي تصميمگيرنده، چقدر خوب از منابع خود در راستاي توليد استفاده كرده است(فارسیجانی و همکاران ، 1390). در این روش با استفاده از مدلهای برنامهریزی ریاضی، مرزی متشکل از شرکتهایی با بهترین کارایی نسبی به دست میآید و این مرز، معیاری برای ارزیابی و ارائه راهکارهای بهبود عملکرد سایر شرکتها، قرار میگیرد.در این روش بدون نیاز به داشتن تابع تولید، با استفاده از یک مرز تولید غیرپارامتری میتوان کارایی را به صورت نسبی مورد سنجش قرار داد. (میرغفوری و همکاران، 1390).
فارسیجانی، حسن؛ آرمان، محمدحسین؛ حسین بیگی، علیرضا؛ جلیلی، اعظم
Banker,R.D.,Charnes,A.,&Cooper,W.W
حمزه پور، مهدی؛ محمدی، روح اله
Martin D.H., G.Kocher and M. Sutter